پرنسس خونمون محیا پرنسس خونمون محیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

Thanks God for my life

اولین عید قربان عسلم

    عید قربان عیدی که یاد بود خاطره است   خاطره یک پدر و قصه یک پسر   عیدی که یادبود ابراهیم خلیل است   عیدی که قصه ایثار اسماعیل   عید یاد دادن بندگی خلیل الله برهمگان مبارک   امروز صبح طبق روال باید میرفتیم اول خونه ی دوتا پدربزرگ های شما و بعد پدر بزرگ من امسال مادر(مامان بابایی) مشهد بود و رفتیم پدر جون و عمو رو دیدیم و بعد مثل هرسال نهار خونه ی مامان جون وآقاجون( مادر بزرگ وپدر بزرگ مامان الهام) که حاجی هستن وکل ایل وطایفه میریزن اونجا بای تبریک عید قربان...   اینم از عکسهای اون روزت  تو حیاطشون با ثنا( دخترخاله ی کوچولوم) و احسان(پسر د...
25 مهر 1392

کودکانه های کودک نازم

  اگر تو نبودی جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند. اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت. اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد   پس روزت مبارک زندگی       کاش میشد:بچگی را زنده کرد کودکی شد،کودکانه گریه کرد ...
16 مهر 1392

اولین پاییز محیا بانو و شیطنت های نه ماهگیش

قبل از هر چیز میخوام بابت دیر کردم برای پست پایان 8 ماهگیت و شروع نه ماهگیت معذرت بخوام .یه کم برای آپلود عکسهات سرم شلوغ بود آخه شما وروجک اونقدر شیطون بلا شدی که نمیشه زیاد اومد وبلاگ و هم اینکه خدا رو شکر دوتا عروسی پیش رو داریم و سرگرم دوخت لباسم محیای من  زندگی من از اینکه این هشت ماه زندگی رو برامون به بهترین روزهای عمرمون  تبدیل کردی ازت ممنونم اول از خدات بعد هم از خودت فرشته ی کوچک من راستی آغاز نه ماهگیت با آغاز  فصل زیبای پاییز همراه بود   و این اولین پاییزی هست که دارمت و چه قدر خوشحال خواهم بود  وقتی در هوای سرد پاییزی که نمی د...
10 مهر 1392

آموزش در مدارس چین.!!!

   برای اینکه نحوه ی آموزشهایی که توی مدارس چین میدن رو ببینین وبخونین روی عکس بالایی کلیک کنین و بعد بیاین نوشته های منو بخونید... چون وقتی دیدین میتونین رو حرفهای من فکر کنین...پس برین وبرگردین واگه  خواستین  میتونین توی وبلاگتون برای عموم کپی کنین و شما هم حرفهای خودتونو بنویسین...     مگه آموزش ما پدر ومادرها میتونه اینقدر مثل مدرسه تاثیر گذار باشه؟؟ تو مدرسه های ما هم که مثل چین همچین چیزهایی رو آموزش نمیدن؟ پس چیکار باید بکنیم؟ باید ما مامانهای امروز کمی دست به کار بشیم و یه کم تو حرف زدن هامون دقت کنیم... شما هم فکر و ایده ای به جز ...
6 مهر 1392
1